شاگرد گفت2 ...
جمعه, ۵ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۸:۴۷ ق.ظ
من آن نیم که دل از مهر دوست بردارم /و گر ز کینه دشمن به جان رسد کارم
نه روی رفتنم از خاک آستانه دوست /نه احتمال نشستن نه پای رفتارم
کجا روم که دلم پای بند مهر کسیست /سفر کنید رفیقان که من گرفتارم
نه او به چشم ارادت نظر به جانب ما/نمیکند که من از ضعف ناپدیدارم
اگر هزار تعنت کنی و طعنه زنی / من این طریق محبت ز دست نگذارم
مرا به منظر خوبان اگر نباشد میل / درست شد به حقیقت که نقش دیوارم
در آن قضیه که با ما به صلح باشد دوست / اگر جهان همه دشمن شود چه غم دارم
به عشق روی تو اقرار میکند سعدی /همه جهان به درآیند گو به انکارم
کجا توانمت انکار دوستی کردن /که آب دیده گواهی دهد به اقرارم- ۹۳/۰۲/۰۵