ارمیای یار

ترک هوش کن که هوشیار در خودی خود اسیر است و تا خود باقی است یار از تو می رمد.(سید مرتضی آوینی)

ارمیای یار

ترک هوش کن که هوشیار در خودی خود اسیر است و تا خود باقی است یار از تو می رمد.(سید مرتضی آوینی)

ارمیا از ریشه رمی

رمی

افکندن چیزی را. پرتاب کردن .(لغتنامه دهخدا)

آیه «وَ مَا رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَ لَکِنَّ اللَّهَ رَمَى»

و....
ان شاء ا...

آخرین مطالب
آنچه در سطور بعدی می بینید؛ تنها نقل قولهایی هستند از عاشقانی گاه با نشان و گاه بی نشان........    التماس دعا

بسم الله الرحمن الرحیم

دلم؛ چشمم؛ صدام؛ ...... زخمه
.
.
تو دعا کن تا ابد بگیم حسین
.
.
آبرومو داشته باش آقام ابوالفضل
.
.
هرچی ازت بگم کمه قمر بنی هاشم
.
.
عرق کهنه شیراز مرا مست نکرد.................چایی تازه دم روضه زمینگیرم کرد


غم عشق چیست؟
آن حس آشنایی که در ته قلبها وجود دارد و به غم می زند بیشتر چیست؟
منظورم آن غمی است که بعد از عبور از آن بهجتی سرازیر می شود به چشم ها و لب ها و کردار انسان...

عشق انسان را تربیت می کند

عشق وجود انسان را آخته می کند به گونه ای که با هیچ امتحانی تا حد مرگ نمی افروزی زیرا قبلا تو را سوزانده اند

آنقدر سوخته ای که ...خاکستر که سوزاندن ندارد...

عشق نگاه می دهد به انسان

عشق قدرت تمییز می دهد به انسان

عشق چشمانت را تمیز نگاه می دارد زیرا همیشه بارانی ست

و

زمین حتما پس از بارش بارور خواهد شد و محصول خواهد داد


تربیت یافتگان در مکتب عشق مجنونند

و

محل تماشا

دیر یا زود


سلام بر همه


همونطور که می دونید و تو مطالب قبلی اومده ما یه کلاس سیرمطالعاتی رو داریم اداره می کنیم با دوستان

تو خیابون 16 آذر

دو سالی هست که کلاسا با حضور دکتر هاشمی در حال برگزاریه

برای امسال از اواخر شهریور و اوایل مهر دنبال یه همکار تیز و فرز و با انگیزه می گردیم

اگر خودتون دوس داشتین یا آدمش رو سراغ داشتین

تو نظرا اعلام کنید؛ شماره تماس بزارید لطفا


یه باریه که نمی خوایم رو زمین بزاریمش

بارگرانی ست

حقیقتا

از انسانی لطیف شنیدم که می گفت " حرف خداوند نباید روی زمین بماند؛ این خلاف ادب است".

چه قدر سخت است حال عاشقی که نمی داند معشوقش نیز هوای او را دارد یا نه!

سید مجتبی علمدار

هنگام اذان هر بنده ای درگیر و مبتلا به مرضی است که دقیقا با رفتن به سراغ نماز توسط آن مربی بزرگ یعنی رب العالمین برطرف می گردد و ریشه کن می شود از جان بنده. بزرگترین مربی خداوند است.

التماس دعا

بسم الله الرحمن الرحیم

تازگی ها متوجه یه مطلبی شدم و اون هم اینه که مسلمون های خارج از کشور بیشتر از ما پایبند سلام کردن با مدل اسلامی هستن.

با وجود اینکه به زبونی غیر از عربی می نویسن یا حرف میزنن بعضیاشون؛ اما السلام علیکم رو انگار به عنوان یه پرچم تو گفتارشون و نشونه مسلمونی شون حفظ می کنند و برخی از ما در عوض هی HELLO تحویلشون میدیم.

انگار این لفظ السلام علیکم هم یه جور کلمه واحده است که مثل الله اکبر، تسلی دهنده قلبهای مسلمانان از ملیت های مختلف است و با جاری کردنش بر زبون یه اطمینان قلبی به مخاطب داده می شه که علیرغم این همه فوبیا علیه اسلام؛ فرزندان محمد همه جا پشت به پشت هم ایستادن منتظر و متوکل و متوسل ...

السلام علیکم یا اهل البیت النبوه

السلام علیکم .....


همان‏گونه که پیش‏تر نیز اشاره شد، موارد متعددى از اسلام آوردن دهقانان نواحى غربى و مرکزى ایران در همان ابتداى فتوحات اعراب به چشم مى‏خورد. در خراسان و مناطق مرکزى ایران علاوه بر این‏که اغلب فتوحات به شکل صلح‏آمیز و در مواردى حتى به درخواست دهقانان و حکام محلى بوده است، پذیرش اسلام نیز سهل‏تر و سریع‏تر و در ابتداى امر بیش‏تر از سوى دهقانان و اشراف محلى صورت گرفته است. اسلام آوردن دهقانان که مى‏توانست انگیزه‏هاى متفاوتى اعم از حفظ موقعیت اجتماعى و نیز پرهیز از خفت پرداخت جزیه داشته باشد، اغلب به پیشنهاد خود آنها انجام پذیرفته است. مثلاً در اصفهان عده‏اى از اشراف سر تسلیم فرود آوردند و خراج‏گزار شدند. سپس از پرداخت جزیه سر باز زدند و اسلام آوردند.46 مرزبانان و دهقانان که در دوره ساسانى از پرداخت جزیه معاف بودند، اداى آن را به قوم عرب، نوعى تحقیر و کسر شأن اجتماعى خود مى‏دانستند و این از جمله عواملى بود که این بخش اجتماعى را در گرایش به اسلام ترغیب مى‏کرد.


اوضاع و احوال ایران در قرون نخستین هجرى متأثر از ورود اعراب مسلمان به ایران و حاصل مواجهه دو نظام اجتماعى و دو فرهنگ و آیین متفاوت بود. فرهنگ و تمدن ایرانى - اسلامى که محققان ظهور و پیدایش آن را از آغاز قرن سوم هجرى به بعد در نظر مى‏گیرند، برآیند حداقل دو قرن مواجهه و ارزیابى دو نظام فرهنگى ایرانى و اسلامى با یکدیگر است که سرانجام به وحدت و همسازى آن دو در نظامى جدید منتج شد. هر چند اصول اساسى این تمدن جدید از اسلام نشأت مى‏گرفت، اما به واسطه دیدگاه جهان‏شمول اسلام، عناصر و اجزاءِ سازنده آن اغلب خاستگاهى ایرانى داشتند که از سوى دیانت جدید تأیید شده بود. مهم‏ترین مسأله این دو قرن - که از آن به دوره انتقال (گذر) یاد مى‏شود - فرایند تغییر کیش هر یک از طبقات اجتماعى است. از این‏رو مقاله‏ى حاضر به منظور دستیابى به شناختى بهتر و فراگیر از چگونگى پیدایش و نشو و نماى فرهنگ و تمدن اسلامى در ایران به بررسى اولین واکنش‏هاى جامعه ایرانى در مواجهه با اسلام و اعراب مى‏پردازد.

واژه‏هاى کلیدى: ایران، اسلام، دوره‏ى اسلامى، دوره‏ى انتقال، تمدن اسلامى.