دلم می سوزد از شب گریه هایت
پنجشنبه, ۱ فروردين ۱۳۹۲، ۱۲:۴۳ ق.ظ
دلم می سوزد از شب گریه هایت
تنم می لرزد از سوز صدایت
دگر کاری نمی آید ز دستم
مـگـر اینکه کنم جان را فدایت
رخ نیلی و درد دست و پهلو
فــدای یـک نـگـــاه دلربـایـت
مگر زهرات مرده این چنینی ؟
نشستی گوشه ای با غصه هایت
به من قولی بده تا که نفهمند
غـــم بی مادری را بچه هایـت
حلالم کن اگر قدرت ندارم
ز جا برخیزم اینک پیش پایت
به " قرآن محمد " سعی کردم
که بگـشـایـم طـناب از دستهایت
ولی شرمنده دستم بی رمق بود
نـشـد کــاری کـنـم آقـــا برایت
امــام خسـتـه شهـر مدیــنـه
شما را دوست دارم بی نهایت
سیدامیرحسین میرحسینی
- ۹۲/۰۱/۰۱