ارمیای یار

ترک هوش کن که هوشیار در خودی خود اسیر است و تا خود باقی است یار از تو می رمد.(سید مرتضی آوینی)

ارمیای یار

ترک هوش کن که هوشیار در خودی خود اسیر است و تا خود باقی است یار از تو می رمد.(سید مرتضی آوینی)

ارمیا از ریشه رمی

رمی

افکندن چیزی را. پرتاب کردن .(لغتنامه دهخدا)

آیه «وَ مَا رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَ لَکِنَّ اللَّهَ رَمَى»

و....
ان شاء ا...

آخرین مطالب

۱۹ مطلب در فروردين ۱۳۹۲ ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم

تازگی ها متوجه یه مطلبی شدم و اون هم اینه که مسلمون های خارج از کشور بیشتر از ما پایبند سلام کردن با مدل اسلامی هستن.

با وجود اینکه به زبونی غیر از عربی می نویسن یا حرف میزنن بعضیاشون؛ اما السلام علیکم رو انگار به عنوان یه پرچم تو گفتارشون و نشونه مسلمونی شون حفظ می کنند و برخی از ما در عوض هی HELLO تحویلشون میدیم.

انگار این لفظ السلام علیکم هم یه جور کلمه واحده است که مثل الله اکبر، تسلی دهنده قلبهای مسلمانان از ملیت های مختلف است و با جاری کردنش بر زبون یه اطمینان قلبی به مخاطب داده می شه که علیرغم این همه فوبیا علیه اسلام؛ فرزندان محمد همه جا پشت به پشت هم ایستادن منتظر و متوکل و متوسل ...

السلام علیکم یا اهل البیت النبوه

السلام علیکم .....


همان‏گونه که پیش‏تر نیز اشاره شد، موارد متعددى از اسلام آوردن دهقانان نواحى غربى و مرکزى ایران در همان ابتداى فتوحات اعراب به چشم مى‏خورد. در خراسان و مناطق مرکزى ایران علاوه بر این‏که اغلب فتوحات به شکل صلح‏آمیز و در مواردى حتى به درخواست دهقانان و حکام محلى بوده است، پذیرش اسلام نیز سهل‏تر و سریع‏تر و در ابتداى امر بیش‏تر از سوى دهقانان و اشراف محلى صورت گرفته است. اسلام آوردن دهقانان که مى‏توانست انگیزه‏هاى متفاوتى اعم از حفظ موقعیت اجتماعى و نیز پرهیز از خفت پرداخت جزیه داشته باشد، اغلب به پیشنهاد خود آنها انجام پذیرفته است. مثلاً در اصفهان عده‏اى از اشراف سر تسلیم فرود آوردند و خراج‏گزار شدند. سپس از پرداخت جزیه سر باز زدند و اسلام آوردند.46 مرزبانان و دهقانان که در دوره ساسانى از پرداخت جزیه معاف بودند، اداى آن را به قوم عرب، نوعى تحقیر و کسر شأن اجتماعى خود مى‏دانستند و این از جمله عواملى بود که این بخش اجتماعى را در گرایش به اسلام ترغیب مى‏کرد.


اوضاع و احوال ایران در قرون نخستین هجرى متأثر از ورود اعراب مسلمان به ایران و حاصل مواجهه دو نظام اجتماعى و دو فرهنگ و آیین متفاوت بود. فرهنگ و تمدن ایرانى - اسلامى که محققان ظهور و پیدایش آن را از آغاز قرن سوم هجرى به بعد در نظر مى‏گیرند، برآیند حداقل دو قرن مواجهه و ارزیابى دو نظام فرهنگى ایرانى و اسلامى با یکدیگر است که سرانجام به وحدت و همسازى آن دو در نظامى جدید منتج شد. هر چند اصول اساسى این تمدن جدید از اسلام نشأت مى‏گرفت، اما به واسطه دیدگاه جهان‏شمول اسلام، عناصر و اجزاءِ سازنده آن اغلب خاستگاهى ایرانى داشتند که از سوى دیانت جدید تأیید شده بود. مهم‏ترین مسأله این دو قرن - که از آن به دوره انتقال (گذر) یاد مى‏شود - فرایند تغییر کیش هر یک از طبقات اجتماعى است. از این‏رو مقاله‏ى حاضر به منظور دستیابى به شناختى بهتر و فراگیر از چگونگى پیدایش و نشو و نماى فرهنگ و تمدن اسلامى در ایران به بررسى اولین واکنش‏هاى جامعه ایرانى در مواجهه با اسلام و اعراب مى‏پردازد.

واژه‏هاى کلیدى: ایران، اسلام، دوره‏ى اسلامى، دوره‏ى انتقال، تمدن اسلامى.


حال، اگر نگاه خود را از وضعیت ایران قبل و بعد از گرویدن به اسلام معطوف به جامعه‏ى اسلامى پیش و پس از گرویدن ایرانیان به آن نماییم، شاید بتوانیم چنین ادعا کنیم که جامعه‏ى اسلامى نیز تنها پس از آن که پا به ایران نهاد، توانست براى حرکت به سمت آینده‏اى تمدنى اقدام نماید.

 

نظریه‏پردازان تمدن، عوامل مختلفى را براى شکل‏گیرى یک تمدن برشمرده‏اند و گاه به تأثیر باورهاى دینى در فرایند توسعه و پیشرفت تمدن توجه داشته‏اند؛ ولى عنصر دین به عنوان جوهره‏ى تمدن، هنوز جایگاهى شایسته در این نظریه‏ها نیافته است. از سوى دیگر درباره‏ى نقش و رسالت دین اندیشمندان دین‏شناس و جامعه‏شناسان دین دیدگاه‏هایى متفاوت ارائه کرده‏اند. اگر تمدن‏سازى را نیز در حیطه‏ى هدایت که رسالت اصلى دین است، بدانیم؛ آن گاه مى‏توانیم از توانمندى دین و آموزه‏هاى دینى در حوزه‏ى تمدن‏سازى و ساز و کار آن سخن به میان آوریم. آموزه‏هاى دین در حوزه‏ى تمدن‏سازى با هر قوّت و توانى که باشد، بسان بذرى است که اگر در محیطى مناسب افشانده نشود عینیت و تحقق بیرونى نخواهد یافت. بررسى وضعیت ایران قبل و پس از ظهور اسلام و نیز بررسى وضعیت جامعه‏ى یکپارچه‏ى اسلامى پیش و پس از گرویدن ایرانیان به این جامعه مى‏تواند ما را به سمت درکى کلى‏از تعامل آنها رهنمون باشد. مطالعات تاریخى نشان مى‏دهد که یکى از سرزمین‏هایى که اسلام توانست توانمندى خود را براى تمدن سازى در آن به اثبات برساند، ایران زمین بود. در نگاهى کلى مى‏توان گفت برترین خدمت ایران به اسلام فراهم ساختن زمینه‏اى براى تجلّى قدرت تمدن‏سازى دین بود و از جمله خدمت‏هاى اسلام به ایران نیز جهت دادن به توان تمدنى ساکنان این سرزمین کُهن بود.

واژه‏ هاى کلیدى: اسلام، ایران، تمدن اسلامى، فرهنگ اسلامى، مستشرقان.



پس از رحلت پیامبر اسلام, صدور اسلام به دارالکفر وجهه همت و اساس کار خلفا قرار گرفت. در این راستا فاتحان مسلمان در سرزمین هاى شام, مصر, عراق و ایران, این سیاست دارالخلافه را به پیش مى بردند. در این میان برخورد ساکنان دارالحرب با رزمندگان مسلمان یکسان نبود. مقاله حاضر مى کوشد تا به نحوه واکنش مغلوبان ـ به ویژه اهل ذمه ـ در برابر فاتحان مسلمان بپردازد و روشن کند که چگونه اهل کتاب مى توانستند با بستن پیمان ذمه به تابعیت نظام اسلامى درآیند و ضمن پذیرش تعهداتى, از حقوق و امتیازات ویژه اى برخوردار شوند و با امنیت کامل در سایه حکومت اسلامى در هر نقطه از دارالاسلام ـ به جز حرم و حجاز سکنا گزینند.

واژه هاى کلیدى: دارالحرب, مفتوح العنوه, مفتوح بالصلح, پیمان ذمه, اهل ذمه, اهل کتاب, جزیه.


((تعبیر تلفات مى تواند شامل مجروحان نیز بشود و بدین ترتیب باز هم رقم کشتگان کاهش خواهد یافت, چون غالبا تعداد زخمى هاى هر نبرد بیش از کشتگان آن است))
این رقم در گزارش بسیارى از مورخان از جمله خلیفه بن خیاط, طبرى و مسعودى آمده است و با آمار جزئیات رویدادها که پیش تر بیان شد, سازگارى کامل دارد.
اما زیاده گویى در آمار را مى توان به دلایل مختلف دانست که از جمله آن ها, علاقمندى به ارایه آمار تلفات بیش تر از طرف مقابل است. مسعودى در این باره سخن جالبى دارد. او مى گوید: ((مردم درباره عدد کشتگان دو طرف جنگ جمل اختلاف کرده اند; کم ترین رقم را هفت هزار و بیش ترین را ده هزار گفته اند و این اختلاف به حسب میل آنان و تمایل هر گروه به دسته و سپاه خودش است)).(59) از سخن این مورخ به خوبى پیداست که موضع هر گروه در ارایه آمار تلفات موثر است. براى تإیید این مطلب مى توان به نمونه اى دیگر که برخى از مورخان معتبر نقل کرده اند اشاره نمود: ((از ابولبید[ ازدى] پرسیدند آیا على(ع) را دوست دارى؟ گفت چگونه دوست بدارم کسى را که در بخشى از روز 2500 نفر از قبیله مرا کشت)).(60) آیا گزارشى که از زبان چنین گزارش گرى
(عبارت طبرى چنین است: ((پرسیدند: چرا على(ع) را بدگویى مى کنى؟ گفت: چرا ناسزا نگویم کسى را که...)))
صادر شود محل تإمل نیست؟ آیا کسى که در برابر خلیفه مسلمانان ایستاده و على(ع) را دشمن مى دارد آن قدر صداقت دارد که بتوان آمار مورد نظر او را درست دانست؟ همین طور است نقل شیخ مفید از عبدالله بن زبیر که کشتگان جمل را پانزده هزار نفر گزارش کرده و شگفت این که برخى نیر قول او را پسندیده اند.(61)


نقدى بر آمار تلفات جنگ هاى امام على علیه السلام
(جمل, صفین, نهروان)

                                                                                                                           مصطفى صادقى (1)


آن چه در این نوشتار مورد بررسى قرار خواهد گرفت, آمار تلفات جنگ هاى جمل, صفین و نهروان است که در منابع قدیم و جدید با رقم هاى بسیار بالایى گزارش شده و تاکنون تحقیقى درباره آن انجام نگرفته است. با آن که در میان آمار فراوان و متضاد این سه نبرد, دست یابى به رقم واقعى تقریبا غیر ممکن است, اما در این نوشتار تلاش شده است با توجه به مجموع گزارش ها و قراین, بخش نادرست و مبالغهآمیز این آمار مشخص شود و تا آن جا که ممکن است رقم نزدیک به واقع ارایه گردد. در عین حال, نگارنده بر این باور است که آمار واقعى از آن چه در این جا هم گفته مى شود کم تر است, ولى اثبات این نظریه با استدلال به متون تاریخى موجود امکان پذیر نیست.

واژه هاى کلیدى: امام على(ع) ـ جمل ـ صفین ـ نهروان ـ آمار


نقش دهقانان‌

نقش دهقانان – که در اینجا مقصود کدخدایان و صاحبان اراضی است ـ در انتشار اسلام که اشپولر بر آن تأکید دارد بدین معناست که آنان با پذیرفتن اسلام می‌توانستند امتیازات خویش را به‌ویژه در زمینه مسائل مالکیت حفظ کنند (تاریخ ایران: 1/ 244). نیز می‌نویسد: همه جا رهبران اشراف و اعیان بودند که به مذهب فاتحان می‌گرویدند. در مقابل نیز فاتحان عرب‌، قدرت و نفوذ آنان را به حال خود باقی می‌گذاشتند و حتی از طریق ازدواج ‌خویشاوندی حسبی با  آنان برقرار می‌کردند (همان:‌ 1 /245).

در واقع هم دهقانان و هم مرزبانان می‌توانستند با مسلمان شدن موقعیت خود را تا اندازه‌ای حفظ کنند. زمانی که شاه ساسانی ساقط شده و سلطنت دیگری هم جایگزین نشده بود‌، این دهقانان باید برای ماندن خود چاره ای می اندیشیدند. اینان می توانستند آیین خود را نگاه دارند اما به این ترتیب نمی توانستند رابطه نزدیکی با حکومت داشته باشند. در صورت تغییر آیین، طبعا راه هموارتر بود. وقتی آنان ایمان می آوردند بسیاری از رعایا هم ایمان می آوردند.


ایران به راحتی اسلام را پذیرفت گرچه طبق معمول مدت زمانی به درازا کشید. تفاوت عمده مسلمان شدن ایرانی ها با نقاط دیگر این بود که در ایران تقریبا اکثریت مردم گرچه طی سه چهار قرن مسلمان شدند، برخلاف نقاط دیگر که مانند اسپانیا بومیان غالبا مسیحی ماندند و باز در آن مسیحی‌ها مسلط شدند یا اگر اکثریتی اسلام آوردند جوامع ‌مسیحی بزرگی بر آیین خود باقی ماندند.

اشپولر می‌نویسد:  تقریبا تمام ایرانیان‌، بدون اعمال زور و فشار خارجی معتنابهی از طرف فاتحان‌، در مدت قرون ‌اندکی به اسلام گرویدند. در بین النهرین‌، سوریه‌، فلسطین‌، مصر و اسپانیا تا قرن‌های متمادی دسته‌های بزرگ مذهبی ‌مسیحی هستی خود را حفظ کردند و سرانجام یا به طور کلی بر مسلمین غلبه نمودند، چنانچه در اسپانیا با تسلط مجدد دولت شمال آن صورت گرفت و یا آن که به صورت دسته‌های کوچک‌تری پایداری نموده باقی ماندند (مثل مصر،سوریه‌، و فلسطین‌. (تاریخ ایران 1 /239 ـ 240)