ارمیای یار

ترک هوش کن که هوشیار در خودی خود اسیر است و تا خود باقی است یار از تو می رمد.(سید مرتضی آوینی)

ارمیای یار

ترک هوش کن که هوشیار در خودی خود اسیر است و تا خود باقی است یار از تو می رمد.(سید مرتضی آوینی)

ارمیا از ریشه رمی

رمی

افکندن چیزی را. پرتاب کردن .(لغتنامه دهخدا)

آیه «وَ مَا رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَ لَکِنَّ اللَّهَ رَمَى»

و....
ان شاء ا...

آخرین مطالب


نقدى بر آمار تلفات جنگ هاى امام على علیه السلام
(جمل, صفین, نهروان)

                                                                                                                           مصطفى صادقى (1)


آن چه در این نوشتار مورد بررسى قرار خواهد گرفت, آمار تلفات جنگ هاى جمل, صفین و نهروان است که در منابع قدیم و جدید با رقم هاى بسیار بالایى گزارش شده و تاکنون تحقیقى درباره آن انجام نگرفته است. با آن که در میان آمار فراوان و متضاد این سه نبرد, دست یابى به رقم واقعى تقریبا غیر ممکن است, اما در این نوشتار تلاش شده است با توجه به مجموع گزارش ها و قراین, بخش نادرست و مبالغهآمیز این آمار مشخص شود و تا آن جا که ممکن است رقم نزدیک به واقع ارایه گردد. در عین حال, نگارنده بر این باور است که آمار واقعى از آن چه در این جا هم گفته مى شود کم تر است, ولى اثبات این نظریه با استدلال به متون تاریخى موجود امکان پذیر نیست.

واژه هاى کلیدى: امام على(ع) ـ جمل ـ صفین ـ نهروان ـ آمار
مقدمه
امیرمومنان على(ع) در مدت کوتاه خلافت ظاهرى خود گرفتار سه جنگ داخلى شد که علاوه بر تلفات و خسارت هاى انسانى فراوان, آن حضرت را از اصلاح امورى که در دوران خلفاى پیشین پدید آمده بود بازداشت و اثرات انحرافى و بهره بردارى منفى سیاست بازان اموى از این نبردها براى همیشه به جاى ماند.
درباره تلفات انسانى این سه جنگ آمارهاى مختلفى ارایه شده که مجموع آن ها نشان گر بالا بودن رقم کشته هاى این نبردهاست. کتب تاریخى رقم کشته شدگان مجموع این نبردها را حدود 150 هزار تن ذکر کرده اند; (جمل از ده هزار تا سى هزار نفر, صفین از هفتاد هزار تا 110 هزار و نهروان 4009 نفر). نگاه ابتدایى به این آمار, مبالغهآمیز بودن و نادرستى آن را به ذهن متبادر مى سازد. مشکل این جاست که بسیارى از این عددها را منابع دست اول و معتبر تاریخ اسلام گزارش کرده اند و راه را براى بررسى و تحقیق دشوارتر نموده اند. ضمن این که روش موردشناسى و برگرداندن روایات مورخان به یک منبع, به سادگى امکان پذیر نیست, زیرا اعداد و ارقام به قدرى آشفته و گوناگون است که ایجاد اشتراک میان آن ها و ارجاع آن ها به یک گزارش به راحتى ممکن نیست. در عین حال, با وجود گزارش هاى فراوان و ارقام گوناگون, امکان دست یابى به رقمى مناسب منتفى نیست.
هدف اصلى این تحقیق, جست وجوى آمار درست این سه نبرد, از میان گزارش هاى آمارى فراوان است و فرضیه این است که در رقم هاى داده شده زیاده گویى وجود دارد. برخى از پرسش هاى موجود در این رابطه عبارتند از: علت اختلاف در آمار چیست؟ در صورت درستى فرضیه, انگیزه مورخان و راویان از مبالغه چه بوده؟ آیا شرایط عمومى آن زمان (همچون جمعیت, منطقه نبرد, تعداد جنگجویان و...) با آمار مشهور تناسب دارد؟ آیا همه عددها مربوط به کشتگان است یا مجروحان نیز به عنوان تلفات و جزء کشتگان به حساب آمده اند؟
زدودن چهره اى خون ریز از دوران خلافت علوى و شخص امیرمومنان(ع) ضرورت این تحقیق را روشن مى نماید. این گفتار در سه بخش به بررسى سه جنگ جمل, صفین و نهروان مى پردازد.

جنگ جمل
براى بررسى آمار تلفات این جنگ لازم است به مراحل مختلف این نبرد توجه شود. این مراحل عبارتنداز: حرکت اصحاب جمل از مکه و پیوستن قبایل بصره به آنان; حرکت امام از مدینه و پیوستن گروه هایى در میان راه به ایشان; تعداد کوفیانى که در ذوقار به سپاه امام پیوستند; تلفات جنگ جمل کوچک; و بررسى جنگ اصلى جمل.
بنا به نقل بلاذرى, طبرى و شیخ مفید, یعلى بن امیه (منبه) چهارصد شتر به طلحه و زبیر داد که مردم بر آن سوار شدند و راه افتادند.(2) مسعودى تعداد سواران را ششصد نفر آورده(3) و طبرى علاوه بر این مطلب, گفته است: ((غیر از آنان که بر شتران سوار شدند عده اى هم خود مرکب داشتند و در مجموع هزار نفر با طلحه و زبیر راه افتادند)).(4) اما بلاذرى مجموع آنان را نهصد و در نسخه اى از کتابش هفتصد نفر ذکر کرده است;(5) ولى هر دو مورخ (بلاذرى و طبرى) از ابومخنف و زهرى روایت کرده اند که مجموع سپاه عایشه از اهل مکه و مدینه و کسانى که به آنان پیوستند سه هزار نفر شدند.(6) شیخ مفید از شمار کل سپاهیان جمل سخنى به میان نیاورده است. پس تا این مرحله, مطابق همه روایات, بیش از سه هزار نفر در سپاه جمل حضور نداشته اند.
در گزارش هاى تفصیلى مورخان درباره تعداد افراد سپاه جمل در بصره رقم قطعى به چشم نمى خورد, ولى آن چه شهرت یافته و مورخانى چون ابن اعثم آن را نقل کرده اند, رقم سى هزار نفر است.(7) طبرى هم از سى هزار نفر سخن گفته است,(8) اما این که مراد او از این رقم, سپاهیان جمل باشد با ابهام و تردید جدى روبروست و در عبارت او تصریحى بر این مطلب وجود ندارد و اگر این احتمال را تقویت کنیم که دیگران نیز این رقم را از طبرى گرفته اند موضوع با تردید بیش ترى مواجه خواهد شد. بنابراین, پذیرش این عدد به عنوان آمار قطعى سپاه عایشه بسیار جاى تإمل دارد.
از آن جا که نیروهاى کمکى در دو راهى کوفه و بصره, در محلى به نام ذىقار, به امام پیوسته اند و درباره تعداد آنان اختلاف نظر فراوان وجود دارد, از این رو ابتدا درباره آمار همراهان آن حضرت تا پیش از رسیدن به ذىقار سخن مى گوییم.
بنابه نقل بیش تر مورخان و گزارش هاى مستند آنان, امام(ع) با حدود هفتصد نفر همراه, از مدینه راه افتاده و در راه نیز عده اى به آن حضرت پیوستند. بلاذرى به نقل از ابومخنف و طبرى در دو روایت از طلحه بن اعلم و محمد حنفیه, همچنین مسعودى و شیخ مفید گفته اند که امام با هفتصد نفر همراه از مدینه بیرون آمد.(9) ضمن این که براى اثبات این مطلب اگر روایتى جز روایت محمد حنفیه هم نبود باز کفایت مى کرد, چون او خود در این نبرد حضور داشته است. اما علاوه بر این ها, گزارش دیگرى از طبرى که مى گوید وقتى امام از ربذه حرکت کرد هفتصد و شصت نفر همراه او بودند نیز این رقم را تإیید مى کند.(10) پیداست شصت نفر اضافى, در میان راه مدینه تا ربذه به آن حضرت پیوسته اند.
یعقوبى در گزارش غیر مستندى, همراهان مدنى امام را چهارصد نفر ذکر کرده(11) که با توجه به کلمه ((راکب)) مى توان گفت مراد یعقوبى سواره نظام امام بوده نه تمام همراهان ایشان.
در این میان روایت دیگرى وجود داد که خلیفه بن خیاط از مردى اسلمى نقل کرده که گفته است: ((از ما ـ اهل مدینه ـ با امام چهارهزار نفر همراه بود)).(12) این گزارش به فرض صحت نمى تواند مقابل روایت مشهور هفتصد نفر بایستد, چون راوى نگفته است که هنگام حرکت از مدینه چهارهزار نفر بودیم بلکه مجموع یاران مدنى آن حضرت را گفته که به احتمال زیاد بیش تر آنان از کوفه بوده اند. این مطلب شبیه گزارشى است که خلیفه و دیگران داده و گفته اند در روز جنگ جمل هشتصد نفر از انصار و چهارصد نفر از شاهدان بیعت رضوان در کنار امام بودند,(13) که باید گفت این افراد در ذىقار به امام پیوسته اند نه این که از مدینه همراه او حرکت کرده باشند.
اما طبرى درباره رقم کسانى که بیرون از مدینه و پیش از ذىقار به امام پیوسته اند چنین مى گوید: ((وقتى آن حضرت به منطقه فید رسید قبایل اسد و طى نزد او آمده, آمادگى خود را اعلام کردند)).(14) یعقوبى, مسعودى و شیخ مفید شمار آن ها را ششصد نفر بیان کرده اند.(15) هم چنین گفته مى شود دو هزار نفر دیگر از اطراف به امام پیوسته اند که با توجه به دیگر گزارش ها, این رقم را باید مربوط به بعد از ذىقار دانست.(16) به هر حال, آن چه از منابع به خوبى استفاده مى شود این است که امام تا محل ذىقار نیروى زیادى در اختیار نداشته است. و گزارش هاى زیادى درباره نگرانى آن حضرت از کمبود نیرو در منابع وجود دارد.(17) اعزام پى درپى نزدیکانى چون محمدبن ابى بکر, محمدبن جعفر, هاشم مرقال, ابن عباس, مالک اشتر, عمار و بالاخره امام حسن(ع) به کوفه نیز نشان گر آن است که امام همراهان خود را براى نبرد با سپاه بصره کافى نمى دانسته و در صدد یارى خواستن از مردم کوفه بوده است. خوشحالى آن حضرت از رسیدن سپاه کوفه(18) نیز تإیید دیگرى بر این مطلب است.
ذىقار محلى میان راه کوفه و بصره است که امام على(ع) پیش از رفتن به سوى بصره در آن جا توقف کرد و با نیروهاى کمکى کوفه سپاه خود را تقویت نمود. مورخان مى گویند چون آن حضرت به پیمان شکنان دست نیافت از ربذه کسانى را براى جذب نیرو به کوفه فرستاد. عده زیادى به کوفه رفتند ولى هر بار ابوموسى از تجهیز مردم کوفه جلوگیرى کرد تا این که مالک اشتر, امام مجتبى(ع) و عمار یاسر مردم را به راه انداختند. آنچه مورد اتفاق مورخان است این است که نیروهاى کمکى در منطقه ذىقار به امام پیوسته اند; ولى آن چه شدیدا محل اختلاف است شمار این نیروهاست; مثلا طبرى درباره شمار کوفیان هفت روایت آورده که هر کدام رقمى را به دست مى دهد. آن چه کار را مشکل تر کرده, روایات مشابهى است که آمار متفاوتى در آن ها ذکر شده است; (مانند گزارش هاى مربوط به پیش گویى امام درباره عدد نیروهاى کوفى). از آن جا که بیش ترین افراد سپاه امام در جنگ جمل را کوفیان تشکیل مى دادند بررسى این اختلافات براى پاسخ به سوال اصلى این تحقیق لازم و راه گشا مى باشد. اکنون همه اقوال مربوط به آمار نیروهاى کمکى کوفه را که در ذىقار به امام پیوسته اند. از نظر مى گذرانیم:
شیخ مفید به نقل از نصربن مزاحم آورده است که امام(ع) به ابن عباس فرمود: از کوفه 6600 نفر خواهند آمد.(19) ابن ابى الحدید از ابومخنف نقل کرده که امام به ابن عباس فرمود: از کوفه 6560 نفر خواهند آمد.(20) طبرى گزارش هاى متعددى آورده که رقم نیروهاى کوفه را پنج هزار, هفت هزار, هفت هزار و دویست, نه هزار و ده هزار نفر مى داند.(21) هم چنین او از ابومخنف روایت کرده که ابوطفیل در ذىقار شنیده است که امام فرمود: از کوفه 12001 نفر خواهند آمد.(22) خلیفه بن خیاط مى گوید: بین شش هزار تا هفت هزار نفر از کوفه آمدند.(23) مسعودى و ابن ابى الحدید در گزارش هایى غیر از آن چه پیش گویى امام را دربر دارد, رقم 6560 تا هفت هزار را ذکر کرده اند.(24) اما بلاذرى گفته است: از کوفه هزار نفر و به قولى دوازده هزار نفر به ذىقار آمدند. او هم چنین عدد نه هزار را از محمد حنفیه نقل کرده است.(25) دینورى و ابن اعثم نیز کوفیان را 9200 و 9650 نفر گزارش کرده اند. (26) در کتاب سلیم بن قیس رقم پیش گویى امام یازده هزار نفر است.(27)
به نظر مى رسد اختلاف درباره نیروهاى کمکى کوفه به خاطر این است که آنان در چند مرحله به ذىقار آمده اند. این ورود تدریجى از مجموع گزارش ها و طولانى شدن درنگ امام در ذىقار(28) و تعدد فرستادگان آن حضرت به کوفه استفاده مى شود. مورخان هم گفته اند مردم کوفه برخى از راه آبى و برخى از راه زمینى به ذىقار آمدند.(29) اختلاف در رقم پیش گویى شده از سوى امام(ع) را نیز باید به همین جهت دانست. البته اشتباه در نقل اعداد از سوى راویان و مورخان را نیز نباید از نظر دور داشت.
اما مجموع این نیروها بین نه تا ده هزار نفر ترجیح داده مى شوند. این رقم را بلاذرى ـ در سه جا ـ طبرى, ابن اعثم و دینورى نقل کرده اند.(30) کمى این رقم را باید به حساب تردید مردم کوفه براى جنگ با همسر پیامبر(ص) و دو صحابى او و کار شکنى هاى ابوموسى اشعرى و دیگر قاعدین گذاشت و در نظر داشت که این اولین رویارویى دو گروه مسلمان, آن هم صحابه پیامبر(ص) بود که بسیارى از جنگجویان با هم قبیله خود هماورد مى شدند. به همین جهت بود که وقتى امام تصمیم به مقابله با اصحاب جمل گرفت و از مردم کوفه کمک خواست مدتى طولانى در ذىقار ماند(31) و بارها و بارها براى کوفیان پیک فرستاد. با انضمام این نه یا ده هزار نفر به دو یا سه هزار نفرى که از مدینه با امام همراه بوده یا پیش از ذىقار به آن حضرت پیوسته اند رقم دوازده هزار نفرى که در برخى گزارش ها, مجموع سپاه امام تا بصره دانسته شده است تکمیل مى شود.
مطلبى که باقى مى ماند, تکرار رقم دوازده هزار نفر است که به نظر مى رسد راویان و مورخان در نقل آن در مراحل مختلف افراط کرده اند; مثلا رقم کوفیان را دوازده هزار, رقم کل سپاه امام را دوازده هزار و رقم جنگجویان پس از واقعه جمل را هم دوازده هزار نفر ذکر کرده اند. علت این مطلب را مى توان تقدسى دانست که درباره عدد دوازده هزار نفر سپاه از برخى روایات استفاده مى شود. از این جمله روایتى است که کلینى و ابن ابى الحدید نقل کرده اند: ((لشکرى که دوازده هزار نفر باشد شکست نمى خورد)).(32) مشکل دیگر این عدد تناقض آن با گزارش هایى است که مجموع سپاه امام را دوازده هزار نفر مى داند. بنابراین, شایسته است رقم مشهور حدود نه هزار نفر را درباره کوفیانى که در ذىقار به امام(ع) پیوسته اند ترجیح دهیم; چون روایات متعددى آن را بیان کرده اند و این رقم به اضافه همراهان قبلى امام(ع) و کسانى که پس از ذىقار به امام پیوسته اند رقم دوازده هزار نفر را تکمیل مى کند.
آن چه درباره تعداد افراد سپاه امام در جنگ جمل مشهور است آمار بیست هزار نفر مى باشد.(33) اما شیخ مفید گفته است: امام پیش از جنگ, سپاه خود را آرایش داد که مجموع سواران و پیاده نظام شانزده هزار نفر شد.(34) این نقل مفید با روایت دیگرى که پیش تر از امام باقر(ع) نقل کرده به خوبى تإیید مى شود. در آن روایت, حضرت فرموده است: امام با دوازده هزار نفر به خریبه (نزدیک بصره) رسید که عمار فرمانده هزار نفر میمنه و مالک فرمانده هزار نفر میسره و خود امام فرمانده ده هزار نفر بود.(35) اگر گروه هاى الحاقى و قبایل بصره را هم در نظر بگیریم همان رقم شانزده هزار تکمیل خواهد شد.(36)
حال اگر عدد بیست هزار را هم بپذیریم پا را از آن فراتر نخواهیم گذاشت. ولى در عین حال, سخن شیخ مفید با سیر کلى گزارش هاى جمل تناسب بیش ترى دارد که این ویژگى در عدد بیست هزار نیست.

آمار کشتگان جنگ جمل:
متإسفانه در این قسمت نیز اختلاف زیادى وجود دارد و بسیارى از نقل ها بدون سند و با تعبیر ((گفته اند)), ((گفته مى شود)) و ((الله اعلم)) آمده که نشانه دقیق نبودن آمار کشتگان است.
این رقم ها عبارتنداز: شش هزار, هفت هزار, ده هزار, دوازده هزار, سیزده هزار, چهارده هزار, پانزده هزار, بیست هزار, بیست وپنج هزار, سى هزار. که از این میان به اختلاف اقوال, چهارصد, پانصد, هزار, هزار و هفتصد یا پنج هزار کشته از سپاه علوى بوده اند و پنج هزار, هشت هزار, نه هزار, ده هزار, دوازده هزار, هفده هزار یا هیجده هزار از سپاه مقابل کشته شده اند. اما هیچ یک از این گفته ها از محاسبه دقیق و بیان جزئیات برخوردار نیست و گاه از رقم کل سپاهیان نیز بیش تر است!(37) از این رو بهترین راه براى محاسبه تلفات جمل, بررسى جزئیات این رویداد و آمار جزئى است که درباره کشتگان داده شده است.
پیش از جنگ اصلى جمل, میان پیمان شکنان و مردم بصره درگیرىهایى رخ داده و عده اى در این نبردها کشته و زخمى شده اند. اولین درگیرى, میان فرماندار بصره (عثمان بن حنیف) و سپاه طلحه و زبیر روى داد که سپاه را ناچار به عقب نشینى کرد. مورخان از تلفات این رویداد سخن نگفته اند و تنها شیخ مفید گفته است که 500 نفر از عبدالقیس و عده اى از دیگر قبایل مجروح شدند.(38) ابن ابى الحدید هم به نقل از ابومخنف به مجروحان اشاره کرده است.(39) پس از این زد و خورد, میان عثمان و بیعت شکنان قرارداد صلح امضا شد, اما طلحه و زبیر که از رسیدن سپاه امام در هراس بودند شبانه به بیت المال و فرماندارى حمله کردند که به گفته مورخان, در این شبیخون بین چهل تا هفتاد نفر از پاسداران بیت المال و نیروهاى انتظامى شهر کشته شدند.(40) در این مرحله بود که عثمان بن حنیف دستگیر و شکنجه شد.
با این که بیش تر مورخان از جمله ابومخنف, تعداد نگهبانان را چهل نفر مى دانند, اما در جایى دیگر مى گوید: ((صعقب گفته است آنان چهارصد تن بودند)).(41) بلاذرى هم گفته او را پس از گزارش عدد چهل تإیید مى کند.(42) ولى این سخن که تنها از قول ابومخنف در شرح نهج البلاغه آمده, با گزارش هاى دیگر او تناقض دارد و از آن جا که روایات متعددى عدد چهل را تإیید مى کند باید گفت در این گزارش راوى عدد چهارصد به اشتباه افتاده است. اما علت اختلاف در اعداد چهل, پنجاه و هفتاد را مى توان از سخن مسعودى که مى گوید: ((هفتاد نفر کشته شدند که پنجاه تن از آنان گردن زده شدند)) دریافت.(43)
پس از این پیمان شکنى و کشتار, حکیم بن جبله به اتفاق گروهى از هواداران فرماندار بصره بر سپاه طلحه و زبیر یورش برد و درگیرى سوم که جمل اصغر(چون در این جا هم عایشه بر شتر سوار شد) نام گرفت آغاز گردید. متإسفانه آمار این درگیرى نیز گاه با آمار درگیرىهاى پیش آمیخته شده است, به خصوص این که حکیم در حمله اول هم در کنار عثمان بن حنیف نقش مهمى ایفا نموده است. ابن ابى الحدید به نقل از ابومخنف مى گوید: ((همه یاران حکیم که سیصد تن بودند کشته شدند)).(44) طبرى شمار کشتگان این حمله را هفتاد نفر مى داند.(45) اما خلیفه و شیخ مفید با اشاره به هفتصد نفر یار حکیم تنها از شهادت او و برادرانش سخن گفته اند و شیخ مفید اضافه کرده است که پس از شهادت آنان مردم پراکنده شدند.(46)
بنابر آن چه گفته شد و به سبب آشفتگى زیاد درباره تلفات این سه درگیرى, دست یابى به رقم صحیح, مشکل و گاه ترجیح بدون دلیل است. اما آن چه را مى توان قطعى دانست تعداد چهل تا هفتاد کشته شبیخون به دارالاماره است. دیگر گزارش هاى پراکنده و منحصر به فرد درباره تلفات این درگیرىها قابل تإمل است; مثلا طبرى در یک روایت آورده است که فرستاده امام به طلحه و زبیر گفت: شما ششصد تن از اهالى بصره را کشتید.(47) این روایت را تنها طبرى آورده, در حالى که در هیچ یک از گزارش هاى مربوط به حوادث بصره چنین عددى نیامده است, یا مجموع تلفات این درگیرىها به این عدد نمى رسد.
از تلفات سپاه عایشه در این زد و خوردها سخنى در میان نیست. شاید به دلیل آن که آنان در مرحله اول عقب نشینى کرده و در حمله دوم غافل گیرانه عمل کرده اند و در درگیرى سوم هم به پیروزى دست یافته اند, تلفات قابل توجهى از ایشان برجاى نمانده باشد. اما در نبرد اصلى که یک روز یا یک و نیم روز به درازا کشید,(48) حداکثر کشته هاى سپاه جمل را باید حدود شش هزار و کشته هاى سپاه امام را حدود هزار نفر تخمین زد و دیگر آمار موجود را مبالغهآمیز و نادرست دانست; چون اگر چه مورخان ارقام بالایى را گزارش کرده اند, اما وقتى به شمارش ریز کشته ها و بیان تلفات قبایل مختلف ـ که بیش ترین تلفات را در این نبرد داشته اند ـ مى پردازند از چهار هزار یا پنج هزار نفر تجاوز نمى کنند. خلیفه در این رابطه گفته است: ((ازد دو هزار و پانصد و بنى ضبه هشتصد کشته داد)).(49) یعقوبى مجموع کشته ها را 4700 نفر نوشته و بلاذرى با اختلاف کمى از خلیفه 1500 نفر از بنى تمیم و بکربن وائل را اضافه کرده است.() طبرى کامل ترین گزارش کشته هاى قبایل را این گونه آورده است: ((ازد: دو هزار نفر; مضر: دو هزار نفر; قیس: پانصد نفر; بنوتمیم: پانصد نفر; بنوضبه: هزار نفر; بکربن وائل: پانصد نفر; سایر یمنیان: پانصد نفر; بنى ذهل: سى وپنج نفر و بنوعدى هفتاد نفر)).(50) خلیفه نام چهل و پنج نفر از کشتگان را ذکر کرده و گفته است طاحیه و جهاضم هر کدام سى کشته برجاى گذاشتند.(51) وى رقم تلفات سپاه امام را در دو روایت چهارصد تا پانصد نفر دانسته است.(52) مسعودى, سبطبن جوزى و ابن کازرونى رقم هزار نفر را ذکر کرده اند.(53) ابن شهرآشوب از کلبى روایت کرده که از پیاده نظام لشکر امام هزار نفر و از سواره نظام هفتاد نفر به شهادت رسیدند.(54) اربلى و ابن صباغ هم رقم 1070 را آورده اند که پیداست اشاره به روایت کلبى داشته اند.(55) ابن اعثم شهداى جمل را هزار و هفتصد نفر نوشته است.(56) بالاترین رقم مربوط به شهداى سپاه امام را طبرى در گزارشى دیگر و مسعودى در کتاب دیگر خود, پنج هزار نفر دانسته اند, ولى این رقم با دیگر گزارش ها و ارقام جزئى این دو مورخ سازگار نیست. (57) بنابراین, رقم پانصد تا هزار نفر که شهرت بیش ترى دارد صحیح تر به نظر مى رسد و اگر آن را نپذیریم, بیش از آن چه ابن اعثم گفته ـ یعنى 1700 نفر ـ قابل تإیید نیست. البته ممکن است ابن اعثم نیز همان 1070 نفر را در نظر داشته است.
با توجه به آن چه گذشت روشن شد که درباره تعداد تلفات جنگ جمل دوگونه آمار داده شده است: یکى آمار بى حساب که جزئیات را بیان ننموده و فقط ارقامى را گزارش کرده است که گاه این ارقام با هیچ کدام از گزارش هاى تفصیلى تناسب ندارد. دوم, آمار ریز کشتگان قبایل و گاه بیان نام آن ها. اگر آمار کل سپاهیان دو طرف را در نظر بگیریم در مى یابیم بسیارى از آن چه درباره تلفات گفته شده, نادرست خواهد بود. پیش تر گفته شد که بیش ترین رقمى که درباره سپاه جمل در دست است سى هزار و بیش ترین رقم درباره سپاه امام(ع) بیست هزار نفر است. با این حساب هیچ گاه نمى توان پذیرفت که در یک نبرد پنجاه هزار نفرى, سى هزار یا بیست و پنج هزار یا بیست هزار یا پانزده هزار نفر کشته شوند, آن هم در یک روز. بى اعتبارى برخى از این گزارش ها وقتى قطعى مى شود که تنها یک نفر آن را نقل کرده و هیچ شهرتى نداشته باشد. مثلا عدد سى هزار را تنها ذهبى (م 748ه') و اعداد بیست و پنج هزار و پانزده هزار را تنها شیخ مفید گزارش کرده اند. رقم بیست هزار نفر هم گرچه تا حدودى شهرت دارد اما چنان که گفته شد, با جمعیت جنگجویان دو طرف ـ که قطعا از پنجاه هزار تجاوز نمى کند بلکه احتمال کم تر بودن آن نیز وجود دارد ـ سازگارى ندارد. رقم دیگرى که تا اندازه اى شهرت دارد و در منابع کهن آمده است سیزده هزار نفر است که خلیفه و ابن سعد آن را نقل کرده اند.(58) اما این عدد هم با مجموع گزارش ها سازگار نیست. جنگى که تنها یک روز ادامه داشته چگونه ممکن است این همه کشته بر جاى نهد, آن هم با سلاح هایى چون تیر و شمشیر که نمى تواند کشتار جمعى را به همراه داشته باشد. پس چنان که گذشت, مناسب ترین عدد از میان گزارش هاى مختلف مورخان, حداکثر شش تا هفت هزار درباره تلفات دو طرف است.

ادامه دارد

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی