ارمیای یار

ترک هوش کن که هوشیار در خودی خود اسیر است و تا خود باقی است یار از تو می رمد.(سید مرتضی آوینی)

ارمیای یار

ترک هوش کن که هوشیار در خودی خود اسیر است و تا خود باقی است یار از تو می رمد.(سید مرتضی آوینی)

ارمیا از ریشه رمی

رمی

افکندن چیزی را. پرتاب کردن .(لغتنامه دهخدا)

آیه «وَ مَا رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَ لَکِنَّ اللَّهَ رَمَى»

و....
ان شاء ا...

آخرین مطالب


مقدمه

ظهور اسلام علاوه بر آنکه تحولى عظیم در جایگاه اجتماعى و حقوقى زنان پدید آورد, همچنین باعث ایجاد نقطه عطفى تاریخى در جایگاه فرهنگى آنان شد که یکى از مظاهر آن تحول در مسایل آموزش زنان بود.

بررسى سیر این تحول به ویژه در نقاط آغازین آن به خوبى مى تواند نقش دین اسلام و آورنده آن و نیز آموزه هاى دینى را در پدید آمدن این نقطه عطف تبیین نماید.

تنها مقایسه کوتاهى میان تعداد انگشت شمار زنان فرهنگى عصر جاهلیت با حجم عظیم آنها پس از ظهور اسلام به بهترین وجه عظمت این تحول را نشان مى دهد. که در این راستا مى توانیم به عنوان نمونه از کتب شرح حال اصحاب پیامبر اکرم(ص) و نیز کتب راوىشناسى بهترین بهره را ببریم. زیرا این گونه کتب معمولا بخشى را به زنان اختصاص داده و به شرح حال و احیانا ذکر روایات آنها که از پیامبر(ص) نقل کرده اند, مى پردازند.

به عنوان مثال هشتمین و آخرین جلد کتاب عظیم محمد بن سعد (230ق) یعنى الطبقات الکبرى به زنان اختصاص یافته و در آن شرح حال 498 زن که در زمان پیامبر اکرم(ص) مى زیسته و به عنوان اصحاب آن حضرت(ص) مطرح بوده اند, آورده شده است.


طرح مسئله

مسئله نوشتار حاضر ذیل معرفت های درجه دو، تأمل در جایگاه دانش تاریخ است. این که تاریخ در قرآن از چه جایگاهی برخوردار است و آیا در تمدن مسلمانان توانسته است موقعیت قرآنی خود را حفظ کند؟ و یا درکج و پیچ تحولات و اندیشه ها در تمدن اسلامی، وضعیت دیگرگونی یافته است؟ پس از تأمل در مقولات بالا، به سراغ تاریخ نگری امام خمینی می رویم تا اندیشه او را در باره دانش تاریخ بکاویم، تا نسبت آن را با آنچه در قرآن و تمدن مسلمانان در حوزه تاریخ نگری رخ داده است، نشان دهیم.

 

1- قرآن کریم و تاریخ

بدیهی است که قرآن کتاب تاریخی نیست و با هدف تبیین و تشریح حوادث تاریخی نازل نشده است. قرآن، کتاب سعادت و رستگاری است که در قالب وحی بر پیامبر(ص) فرود آمد. با این فرض، تأمل در این متن مقدس، هر خواننده‌ای را ناخودآگاه به این موضوع سوق می دهد که در قران کریم توجه خاصی به تاریخ وجود دارد، هم از حیث کمی و هم از حیث کیفی. به عنوان مؤیدی برای مبحث اصلی این مقال، مؤلفه‌های بنیادی نگاه قرآنی به تاریخ را بطور اختصار مورد توجه قرار می‌دهیم.


دلم می سوزد از شب گریه هایت
تنم می لرزد از سوز صدایت

دگر کاری نمی آید ز دستم
مـگـر اینکه کنم  جان را فدایت

رخ نیلی و درد دست و پهلو
فــدای  یـک نـگـــاه  دلربـایـت

مگر زهرات مرده این چنینی ؟
نشستی گوشه ای با غصه هایت

به من قولی بده تا که نفهمند
غـــم بی مادری را بچه هایـت

حلالم کن اگر قدرت ندارم
ز جا برخیزم اینک پیش پایت

به " قرآن محمد " سعی کردم
که بگـشـایـم طـناب از دستهایت

ولی شرمنده دستم بی رمق بود
نـشـد کــاری کـنـم آقـــا برایت

امــام خسـتـه شهـر مدیــنـه
شما را دوست دارم بی نهایت

سیدامیرحسین میرحسینی


بار الا ها خسته ام از زندگی

معصیت هایم شده شرمندگی

خود نمی دانم کجا رفتم به خواب

از چه بیدارم نکردی آفتاب

توبه کردم توبه کردم بار الاه

زندگی و  عمر خود کردم تباه

باب لطفت را به رویم بازکن

با عزیزانت مرا دمساز کن

بعد ازاین نجوا خدای نیک و زشت

روی برگ کاغذی به من نوشت

دوست داری مست و مجنونت کنم

تا ابد بر خویش مدیونت کنم

دوست داری همره جانان شوی

با خدای خویش هم پیمان شوی

می دهم بر دردهایت خاتمه

آشنایت می کنم با فاطمه

فاطمه کار خدایی میکند

فاطمه مشکل گشایی میکند

او کلید قفل های بسته است

او امید هر دل بشکسته است

انبیاء اولیاء مست وی اند

واله ومجنون و پا بست وی اند

 

امیرحسین میرحسینی


اما بهار عمر گلش را خزان کشید

خون از تمام بوم روی خاک می چکید

 

محمدرضا مناسبی


دکتر هاشمی در ابتدای هر کلاس از مجموعه کتابهای آشنایی با قرآن، تفسیر چند تا آیه مبارک رو ارائه میدن.

آغاز....

 

بسم الله الرّحمن الرّحیم

معنای بسم الله الرّحمن الرّحیم چیست؟

شهید مطهری؛ جلد دوم آشنایی با قرآن: معنای بسم الله الرّحمن الرّحیم ، بنام خداوند بخشنده ی مهربان نیست!

اگر بخواهیم "بنام خداوند بخشنده مهربان" را به عربی ترجمه کنیم میشود: بسم واجب الوجود الجواد الرئوف!

پس معنای بسم الله الرحمن الرحیم چیست؟

قرآن خلاصه شده در سوره "حمد" و سوره "حمد" خلاصه شده در "بسم الله الرحمن الرحیم"

قرآن را بزرگترین معجزه میدانیم .از عصای موسی و نفس عیسی بزرگتر! و برای در هم شکستن سحر دنیای غرب باید از معجزه ی پیامبر خاتم مدد بگیریم...

معنای واژه اسم:

اسم از دوریشه وَسَم و سُمُوّ گرفته شده است

وسم: داغی که بر پشت اسب میگذاشتند تا صاحبش شناخته شود!

امام رضا(ع): اَسِمَ نفسی...جانم را نشاندار کردم.یعنی نشانی از وجود خودم برجا میگذارم تا هرکس مرا دید و رفتارم را مشاهده کرد بداند که من نشان خدا دارم.جان که نشان دار خدا شد این نشان در فعل و رفتار و گفتار اوساطع میشود. این یعنی بندگی خدا...

سمو: بلندی، رفعت ، بزرگی..

هر انسانی بدنبال بزرگی است. من چگونه میتوانم خودم را بزرگ کنم؟با تمسک به بزرگتر از خودم!انسانی که اشرف مخلوقات است چگونه میتواند خود را بزرگ کند؟

اسم نفسی: نشان بزرگی را بر جان خودم مینهم تا زندگی حقیری نداشته باشم و والا زندگی کنم...

اگر کسی نشان الله را در جان خود حک کند کار جانانه میکند.برای حک کردن چیزی باید آن را زیاد تکرار کرد.بسم الله الرّحمن الرّحیم را زیاد تکرار کنیم!

بسم الله الرحمن الرحیم ...را اول هرکار با صدای بلند بگوییم.بسم الله الرحمن الرحیم ،شعار اسلام است. وقتی بلند میگوییم به دیگران و پیش ازآن بخود میگوییم من نفس خود را بنام خدا نشان دار کردم.

کاری که با بسم الله الرحمن الرحیم شروع نشود ناتمام میماند. منقطع است. وقتی کار ما  به وجود متصل نباشد نیست و معدوم میشود. در میان کارهای ما آن ها که با بسم الله الرحمن الرحیم آغاز شده اند ارزش دارند و ماندگار میشوند.

حضرت علی (ع) میفرمایند:

زندگی همانند گرد و غبار است. وقتی فرو نشیند چیزی نمیماند بجز عمل خالص با بسم الله الرحمن الرحیم...

بسم الله الرحمن الرحیم

 

از مهر 90 یه عده دانشجو فعال تو دانشگاه تهران تصمیم گرفتن یه سیرمطالعاتی راه اندازی کنن و روی کتابهای استاد شهید مرتضی مطهری(ره) به همراه سایر علاقمندان تأمل و مباحثه داشته باشن.

یداالله مع الجماعه؛ لطف خدا شامل حال این مجموعه شد و استاد هاشمی گلپایگانی از دانشگاه امام صادق (ع) قبول زحمت کردند و عهده دار تدریس این کتابها شدند. حول این کلاس یواش یواش برخی از استعدادها شناسایی شد، با راهنمایی های استاد نمودار کتابها، خلاصه تدریس های استاد و... ایجاد شدند و حتی مدرسان مسلطی که تربیت شده این سیر بودند به صورت موازی در کنار درس گرفتن، به بچه محل ها، همکلاسی ها، اعضای خانوده و همکاراشون این کتابها رو درس می دادند.

حالا این سیر دو ساله شده...

و با همکاری نزدیک دبیرخونه بینش مطهر و برو بچه های پاتوق اندیشه دانشگاه تهران و یه عالمه آدم دیگه که کمک های یدی و فکریشون از سرتاسر ایران به مجموعه دلگرمی و قوت میده این طرح داره با کمک خدا پیش میره

هدف: ترغیب آدما به راه اندازی طرح در هر جایی است که می تونن و بیشتر نیازه به باز کردن گره های ذهنی که نسبت به اصول کاربردی دین اسلام تو دنیای امروز وجود داره

 

آدرس وبلاگ پاتوق اندیشه:

http://www.patogheandishe-ut.blogfa.com/ لینکش رو هم تو پیوندها قرار دادم، اگه دوس داشتین یه سر بزنید.

 

بسم رب الشهدا

 

"اعتراف نامه شهید علمدار"

 

قانون اول:

بارالها، اعتراف می کنم از اینکه قرآن را نشناختم و

به قرآن عمل نکردم. حداقل روزی ده آیه قرآن

را باید بخوانم.اگر روزی کوتاهی کردم و به

هر دلیلی نتوانستم این ده آیه را بخوانم روز بعد باید حتماً

یک جزء کامل بخوانم.

 

تاریخ اجراء 4/5/69

 

قانون دوم:

 

پروردگارا! اعتراف می کنم از اینکه نمازم را بی معنی خواندم و

حواسم جای دیگری بود، در نتیجه دچار شک در نماز شدم.

حداقل روزی دو رکعت نماز قضا باید بخوانم.

اگر روزی به هر دلیلی نتوانستم این دو رکعت نماز را بخوانم،

روز بعد باید نماز قضای یک 24 ساعت )17 رکعت) بخوانم .

 

تاریخ اجراء 11/5/69

 

 

قانون سوم:

 

خدایا! اعتراف می کنم از اینکه مرگ را فراموش کردم

و تعهد کردم مواظب اعمالم باشم ولی نشدم.

حداقل هر شب قبل از خواب باید دو رکعت نماز تقرّب بخوانم.

اگر به هر دلیلی نتوانستم این دو رکعت را بجا بیاورم

روز بعد باید 20 ریال صدقه و 8 رکعت نماز قضا بجا بیاورم.

 

تاریخ اجراء 26/5/69

 

 

 

قانون چهارم:

 

خدایا! اعتراف می کنم از اینکه شب با یاد تو نخوابیدم

و بهر نماز شب هم بیدار نشدم.

حداقل در هر هفته باید دوشب نماز شب بخوانم

و بهتر است شبهای پنجشنبه و شب جمعه باشد.

اگر به هر دلیلی نتوانستم شبی را بجا بیاورم

باید بجای هر شب 50 ریال صدقه و11 رکعت تمام را بجا بیاورم .

 

تاریخ اجراء 16/6/69

 

 

قانون پنجم:

 

خدایا! اعتراف می کنم از اینکه «خدا می بیند» را در همه کارهایم دخالت ندادم

و برای عزیز کردن خودم کارکردم.

حداقل در هر هفته باید دو صبح زیارت عاشورا و صبح جمعه باید سوره الرحمن را بخوانم.

اگر به هر دلیلی نتوانستم زیارت عاشورا را بخوانم

باید هفته بعد 4 صبح زیارت عاشورا و یک جزء قرآن بخوانم

و اگر صبح جمعه ای نتوانستم سوره الرحمن بخوانم

باید قضای آن را در اولین فرصت به اضافه 2 حزب قرآن بخوانم.

 

تاریخ اجراء 13/7/69

 

قانون ششم:

 

حداقل باید در آخرین رکوع و در کلیه سجده های نمازهای واجب صلوات بفرستم.

اگر به هر دلیلی نتوانستم این عمل را انجام دهم،

باید به ازای هر صلوات 10 ریال صدقه بدهم و 100 صلوات بفرستم.

 

تاریخ اجراء 18/8/69

 

 

قانون هفتم:

 

حداقل باید در هر 24 ساعت 70 بار استغفار کنم.

اگر به هر دلیلی نتوانستم این عمل را بجا آورم،

در 24 ساعت بعدی باید 300 بار استغفار کنم و باز هم 300 به 600 تبدیل می شود.

 

تاریخ اجراء 30/9/69

 

 

قانون هشتم:

 

هر کجا که نماز را تمام می خوانم باید در هفته 2 روز را روزه بگیرم،

بهتر است که دوشنبه و پنج شنبه باشد.

اگر به هر دلیلی نتوانستم این عمل را بجا بیاورم

در هفته بعد به ازای دو روز 3 روز و به ازای هر روز 100 ریال صدقه باید بپردازم .

 

تاریخ اجراء 19/11/69

 

 

 

قانون نهم:

 

در هر روز باید 5 مسئله از احکام حضرت امام (ره) را بخوانم.

اگر به هر دلیلی نتوانستم این عمل را بجا بیاورم روز بعد باید 15 مسئله بخوانم .

 

تاریخ اجراء 14/1/70

 

 

 

قانون دهم:

 

در هر 24 ساعت باید 5 بار تسبیح حضرت زهرا(س) برای نماز یومیه و 2 بار هم برای نماز قضا بگویم.

اگر به هر دلیلی نتوانستم این فریضه الهی را انجام دهم

باید به ازای هر یکبار ، 3 مرتبه این عمل را تکرار کنم.

 

تاریخ اجراء 15/3/70

 

 


انقلاب اسلامی و مبارزه با اخلاقیات ناپسند اجتماعی

اشاره
«یک ملت، وقتى منشأ همه‌ى مفاسد خواهد شد که اخلاق او خراب شود.»1 این نوشتار از دکتر قاسم زائری، استاد علوم اجتماعی دانشگاه تهران ضمن توضیح اجمالیِ مبحث اخلاق اجتماعی ایرانیان، به رابطه‌ی بین «امر اجتماعی» و «امر سیاسی» اشاره دارد. مقصود اصلی، هشدار در باب بی‌تفاوتی نسبت به اخلاقیات و سنن نادرست اجتماعی، یا احیاناً تلاش برای استفاده از آنها برای تضمین تداوم خود است. نمونه‌ی تاریخیِ عاشورا و قیام امام حسین علیه‌السلام مصداق برجسته‌ای از مواجهه با جامعه‌ای است که در آن، حکومت نسبت به ترویج اخلاقیات منفی و عادات جمعی نادرست اصرار دارد. انقلاب اسلامی سال 1357 و حکومتِ انقلابی برآمده از آن، باید موتورِ خود را از طریق مبارزه با اخلاقیات اجتماعی و سنت‌های تاریخی نادرستِ ایرانیان هم‌چنان روشن نگهدارد.

من بی خیال حرمت مادر نمی شوم


با هرکه غیر اوست برابر نمی شوم


امیرحسین میرحسینی